گروه جهاد و مقاومت مشرق - آنچه در ادامه می خوانید، وصیت نامه شهید مهدی خندان است.
با آغاز جنگ تحمیلی، مهدی ۶ ماه در جبهه غرب ماند، سپس به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و مدت ۴ ماه به حفاظت از بیت امام (ره) پرداخت. آنگاه به جبهههای جنگ حق علیه باطل بازگشت و برای مدتی، فرماندهی گردان و جانشینی تیپ عمار از لشگر ۲۷ محمد رسولالله (ص) را بر عهده گرفت. دلاوریهای مهدی در کردستان باعث شد، مردم به او لقب «شیر کوهستان» را بدهند.
در خردادماه سال ۱۳۶۱ش بههمراه حاج احمد متوسلیان به لبنان رفت. خندان چندین مرتبه مجروح گشت، اما هربار مصممتر از همیشه به میادین نبرد بازمیگشت.
سرانجام سردار دلاور ایران اسلامی مزد سالها نیایش خود را از خدا گرفت، و در روز اربعین حسینی مصادف با بیست و نهم آبانماه سال ۱۳۶۲ هجری شمسی در عملیات والفجر ۴ در ارتفاعات «کانیمانگا» در سن بیست و دو سالگی بر اثر اصابت گلوله تیربار دشمن بعثی به جمع شاهدان روز محشر پیوست.
بسم الله الرحمن الرحیم
«اشهدا ان لا اله الا الله. اشهد ان محمداً رسول الله (ص) و اشهدا ان علیاً ولی الله»
با شهادت به عصمت و ولایت یازده فرزند والامقام او علیهم السلام و عصمت صدیقه کبری سلام الله علیها، وصیتم را من دون الاکراه و الاجبار بشرح زیر بیان می دارم.
مهدی خندان فرزند امامقلی بشماره شناسنامه ۱۵۱ صادره از لواسان کوچک متولد ۱۳۴۰.
با سلام به پیشگاه حضرت حجت روحی و ارواحنا له الفدا و با درود به نایب بر حقش حضرت امام خمینی این چشمه بیدار همیشه امت حزب الله و مروج اسلام عزیز و این ثمره خون شهدا و با درود به روان پاک شهدا و با آرزوی صبر و مقاومت برای خانواده های شهدا .
آرزوی زیارت کسی را بعد از امام زمان (عج) و ائمه معصومین (ع) ندارم، مگر امام عزیزم را که جانم فدایش باد.
واما شما پدر و مادر عزیزم، شما خواهران و برادران و شما اقوام نزدیک و آشنایان، شما که وصیتنامه مرا میخوانید، بدانید که خمینی حجت و دست هدایت خداست، پس وای بر ما اگر اطاعتش نکنیم....
مرا حلال کنید و از آزارهایم درگذرید که از روی جهل شما را بسیار آزار دادم...
در ساختن خود و محل خودتان کوشا باشید، هرقدر که میتوانید قرآن و دعا زیاد بخوانید و از نمازتان مراقبت نمائید....
شما باید شمع باشید بسوزید و دیگران از روشنی شما استفاده کنند و به قول امام عزیز نگوئید انقلاب برای ما چه کرده، شما برای انقلاب چه کردهاید.
بار پرودرگارا مرا ببخش از اینکه غفلت داشتم و نتوانستم، برای انقلاب اسلامی کاری انجام بدهم.
و تو همسرم صبور و شاکر و راضی باش به رضای خدا و از یاد خدا غافل مباش از نمازت بسیار مراقبت کن و راه هدایت پیش گیر... در امر تزکیه نفس نهایت سعی را کن که جز این کار عبث است و بهترین کار توکل به سوی خداست و وسیله این کار ائمه معصومین هستند، پس توسل بر آنان جو که بهترینند.....
بسیار دوست میدارم که زینبگونه زندگی کنی و الگوی خودت را زهرا (س) و زینب قرار بده و من آرزوی خوشی دنیا و آخرت را برای تو و خانوادهات را دارم.......
پیرو بیچون و چرای امام باشید و جنگ را فراموش نکنید.
سلام مرا به امام برسانید، بگوئید تنها آرزویم یک بار دیگر زیارت آن صورت ملکوتی شما بود. و از امام عزیز تقاضا دارم. برای قبول شهادتم دعا کند....
مهدی خندان ۶۲/۸/۱۰